پورياپوريا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

پوریا پهلوووون کوچولو

خونه تكوني....

سلام " اين هفته خونه تكوني رو شروع كردم شايد يه كم زودتر از سالهاي قبل و دليلش هم  اينه كه امسال ويلا برره هم نظافت داره وكارهاي ماماني چند برابر شده وبقول معروف هر كه بامش بيش برفش بيشتر "عيد گذشته بخاطر فشار كار ماماني بيمار شد ولي امسال گفتم اروم اروم كارهامو شروع كنم تا اذيت نشم و واسه عيد انرژي داشته باشم انشا الله ......... خوب اول طبق عادت هميشگي از اتاق نيلوفر جون شروع كردم وبعداتاقاي ديگه... ..وفردا هم واسه اشپزخونه  يه كمكي گرفتم ...... .تابعد خدا نگهدار اگه جوني باشه كه بيام بنويسم...... ...
30 بهمن 1391

يه سفرو...يه خروار خاطره...."

سلام سلام ما اومديم !سلام به همه ي دوستاي گل و با محبت كه مارو فراموش نميكنن دوستتون داريم ... بهتره از اينجا شروع كنم كه در تدارك يه سفر به تهران بوديم كه ...بابايي ماشين نو خريد و خيلي بهتر و بهتر شد وبا ماشين قديمي و دوست وهمسفر 10ساله بدرود گفتيم و راهي سفر شديم از قضا داداشيها هم راهي سفر شدندو و داد اش بزرگه كه خودش تو تهران خونه داره و همسايه داداشي كوچيكست همگي بهم پيوستيمو و خلاصه سه روز تعطيلات و كلي خاطرات شيرين ........ روز  جمعه به اتفاق دايي ها رفتيم پارك چيتگر كه تا خونه دايي 1 ساعتي راه بود و من قبلابه اين پارك رفته بودم و عاشق پيست دوچرخه سواري اونجا هستم .مسول يكي از دفاتر پارك چيتگر پسر خاله عزيز خو...
24 بهمن 1391

هزار وعده ي خوبان .......!!!

سلام " به  مباركي و ميمنت دختر دايي هم پي شوهر گرفت و به هزارمين خواستگار جواب بله رو دادو خلاصه پريد و دلخوري پوريا هم از اونجا اب ميخوره كه دايي جانش قول فريبا رو به پوريا داده بود و در ديدارهاشون عميقا بهم عشق ميورزيدن ولي از اونجايي كه قراربود فريبا بمونه و پوريا زودتند سريع بزرگ بشه ولي قسمت نبود و نشد كه بشه وبقول پوريا دريبا هم شوور كرد و به خانواده ي مرغها پيوست . اميدوارم كه خوشبخت بشن ديشب هم براي عرض تبريك به خونه ي دايي رفتيم و باز دايي وعده سر خرمن دادو گفت انشاالله دختر فريبا خانومو برات نشون ميكنيم كي ميره اينهمه راهو هزار وعده خوبان یکی وفا نکند!..... ...
4 بهمن 1391
1